{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
task scheduling
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
زمان بندی وظیفه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زمان بندی وظایف
۰
۱
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Task center
۰
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
زمانبندی وظیفه
۰
۲
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
زمانبندی کار
۰
۲
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
زمانبندی وظیفه
معنی task scheduling, معنی فشسم سراتثیعکهئل, معنی task scheduling, معنی اصطلاح task scheduling, معادل task scheduling, task scheduling چی میشه؟, task scheduling یعنی چی؟, task scheduling synonym, task scheduling definition,
معنی winter crop
,
ترجمه winter crop
به فارسی,
معنی Law
,
ترجمه Law
به انگلیسی,
معنی اگاه بی خبر، بی هوش، بیخرد، غیر اگاه، بی روح، ناخود ,
,
ترجمه اگاه بی خبر، بی هوش، بیخرد، غیر اگاه، بی روح، ناخود ,
به انگلیسی,
معنی adverb of time
,
ترجمه adverb of time
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی